تو عاشقم نشدی
==================
غروب بود و خیابان هنوز روشن بود
مناره ها همه با (قل اعوذ...) روشن بود
من و تو پشت ترافیک (شهرک پردیس)
و رادیو روی ایران نیوز روشن بود
منی که رنگ نگاهم تبی جنوبی داشت
و چشمهای تو چون تام کروز روشن بود
دوباره شب شد و در جمع شاعر ما
چراغ یک غزل دلفروز روشن بود
میان آنهمه لبخندهای اجباری
هجوم درد و غمی سینه سوز روشن بود
اگر چه قلب من آنشب کنار تو جا ماند
تو عاشقم نشدی مثل روز روشن بود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر